سؤالات رایج درباره ارث و میراث

« راهنما و دانستنی‌ها »

با این که نحوه تقسیم ارث در قانون روشن است برخی ورثه برای تصاحب اموال به نفع خود تلاش می‌کنند. در برخی خانواده‌ها نیز برادران سعی در حذف خواهران از پروسه تقسیم ارث دارند و در بیشتر موارد موفق هم می‌شوند. اگر دختری چنین وضعی پیدا کرد بهترین راه برای احقاق حقوقش چیست؟

موفقیت احتمالی برادران یا هر وارثی در تصرف بظاهر قانونی اموال متوفی فقط منحصربه ارث نیست و در هر مورد که امکان تهیه و جعل سند حتی سند عادی علیه شخص یا اشخاصی وجود داشته باشد، می‌تواند مصداق پیدا کند.

اما در موضوع ارث، دختر یا هر ورثه‌ای که حقوقش (سهم‌الارث وی) در معرض تضییع قرار گرفته است باید در مرحله اول وارث‌بودن خود و ثبت وجود ترکه یعنی اموال (ولو با اسناد عادی) برای مورث (متوفی) را اثبات کند، یعنی باید ثابت کند او وارث متوفی است و متوفی هم اموالی داشته است.

در گام دوم او باید مدارک محکمه پسند یا شهودی دال بر جعلی و غیرواقعی‌بودن اسناد و مدارک وارث یا وارثین جاعل را به دادگاه صالحه (که در این مورد خاص، دادسرای محل اقامت جاعل یا جاعلان یا محل وقوع جرم است) با طرح دعوی کیفری ارائه کند. در مورد دعاوی حقوقی نیز ابطال اسناد مالکیت وراث جاعل را در رابطه با اموال غیرمنقول، از دادگاه محل وقوع اموال و در رابطه با اموال غیرمنقول از دادگاه محل اقامت خوانده یا خواندگان مطالبه کند.

این وضع در مورد برخی مادران هم صدق می‌کند، یعنی فرزندان با این که می‌دانند مادر در خانه پدری حق و حقوقی دارد و از بابت مهریه طلبکار است،

.

سهم او را نادیده می‌گیرند. این گروه از زنان برای احقاق حقشان باید چه کار کنند؟

در مورد این افراد هم وضع به همین شکل است. در واقع مادر (زن متوفی) نیز مثل هر وارث دیگری که حقوقش (سهم‌الارث وی) مورد تضییع قرار گرفته است باید وجود اموال هنگام فوت متوفی و جعلی یا غیرواقعی بودن هرگونه انتقال به نام غیر را اثبات کند و سپس از محل ترکه یا اموال متوفی، سهم‌الارث و مهریه خویش را از همه وراث با طرح دعوی حقوقی، از دادگاه ذی‌صلاح مطالبه کند.

.

اگر برخی ورثه با همکاری یکدیگر موفق به محروم‌کردن ورثه دیگر از ارث شدند آیا ورثه‌ای که از ارث محروم مانده‌ است بعد از تقسیم ارث از سوی آنهامی‌تواند این موضوع را از مراجع قانونی پیگیری کند؟ او باید به کجا مراجعه و چه دادخواستی مطرح کند؟

از لحاظ قانونی هیچ یک از وراث و حتی مورث (کسی از او به دیگران ارث می‌رسد) نیز حق محروم کردن، وراث یا وارثین دیگر را ندارند که در صورت تحقق عملی آن (که یا از طریق تأمین اسناد مجعول اعم از رسمی و عادی صورت می‌گیرد یا از طریق تقسیم غلط ارث که آن هم طبق ماده 601 قانون مدنی باطل محسوب می‌شود) مدعی (شخص متضرر از ارث یا تقسیم آن) باید به دادگاه صلاحیتدار مراجعه کرده و دادخواست ابطال به طرفیت جاعل یا جاعلان و در تقسیم غلط ارث، به طرفیت همه وراث را به مرجع قضایی ارائه کند.

.

در برخی موارد دیده می‌شود مادر خانواده پس از فوت شوهرش یا بقیه وراث بعد از مرگ پدر حاضر به تخلیه خانه برای تقسیم ارث نمی‌شوند. آیا آنها چنین حقی دارند و اگر ندارند بقیه وراث باید به چه طریقی آنها را از ادامه این کار بازدارند؟

با استناد به ماده 867 قانون مدنی که مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی پس از ادای حقوق و دیون وی را به رسمیت می‌شناسد نه تنها مادر بلکه هیچ ورثه‌ای چنین حقی ندارد، اما گاه این تصرف غیرقانونی در خانواده مشاهده می‌شود که در این صورت تک‌تک وراث یا همه با همکاری یکدیگر می‌توانند با ارائه دادخواست حقوقی به دادگاه محل وقوع ملک، اجبار او به تخلیه و تقسیم ترکه یا فروش آن و حتی اجرت‌المثل ایام تصرف غیرقانونی را مطالبه کنند.

.

گاهی اوقات نیزدر مورد ورثه‌ای که برای تقسیم ارث به دادگاه رفته‌اند، دیده شده یک یا چند نفر از وراث در دادگاه حاضر نمی‌شوند و پروسه تقسیم ارث به علت سنگ‌اندازی‌های آنها بلاتکلیف می‌ماند. در این وضع ورثه باید چه کار کند؟

اصولا و طبق ماده 95 قانون آیین دادرسی مدنی، حاضرنشدن خوانده یا خواندگان، مانع تداوم رسیدگی نیست و دادگاه باید جلسه رسیدگی را حتی بدون حضور خوانده یا خواندگان (وراث دیگر) ادامه دهد و با صدور حکم غیابی تکلیف وراث و سهم‌الارث آنها را مشخص کند. این حقی است که برای وراث در قانون به رسمیت شناخته‌شده و آنها می‌توانند عمل به متن قانون را از دادگاه بخواهند.

.

اگر در وصیت‌نامه شخصی تاکید شده باشد که فلان ورثه از ارث محروم است یا ماترک میان همه فرزندان به طور مساوی تقسیم شود آیا این وصیت‌نامه قابل استناد و اجراست؟

با استناد از مفهوم مخالف ماده 843 قانون مدنی که وصیت تا ثلث ترکه را نافذ می‌داند نظر به این که ارث و بهره‌مندشدن از آن با فوت مورث و وجود وارث تحقق پیدا می‌کند یعنی ارث به محض فوت فرد ایجاد می‌شود و متوفی قادر به انجام هیچ‌گونه عمل حقوقی نیست پس محروم ماندن برخی وراث از ارث باطل است و محمل اجرا ندارد، مگر در مورد یک سوم ترکه که شخص وصیت‌کننده می‌تواند آن را برای برخی ورثه وصیت و وراث دیگر را از آن محروم کند.

پس طبیعی است اگر این یک سوم برای عده‌ای خاص از ورثه کنار گذاشته شده باشد کسی نمی‌تواند از اجرای آن جلوگیری کند و بقیه وراث باید دو سوم باقیمانده اموال را میان خود تقسیم کنند. به این ترتیب آن لفظی که گفته می‌شود فلانی ورثه خود را از ارث محروم می‌کند و این موضوع را در وصیت‌نامه‌اش قید خواهد کرد، قابل استناد نیست و قابلیت اجرا ندارد.

.

اصلا در موضوع ارث، وصیت‌نامه چقدر ارزش دارد چون دیده شده حتی وصیت‌نامه‌ای که به صورت محضری تنظیم شده قدرت اجرایی ندارد و در بیشتر مواقع وراث زیر بار مفاد آن نمی‌روند؟

طبق شرع و ماده 843 قانون مدنی، مفاد وصیت‌نامه اعم از رسمی و عادی تا سقف یک سوم ترکه بدون اجازه وراث معتبر است و کسی حق نادیده گرفتن آن را ندارد.

.

اگر یکی از فرزندان در زمان حیات پدر یا مادر به آنها کمک مالی کرده باشد و آن پول مثلا صرف خرید خانه، ماشین یا باغ شده باشد بعد از مرگ آنها این مبلغ چطور محاسبه و به شخص بازگردانده می‌شود؟ آیا وراث می‌توانند از پرداخت این مبالغ به شخص مورد نظر خودداری کنند؟

فرزند یا فرزندان می‌توانند بقیه طلبکاران متوفی، با استناد به اصل عدم تبراع و ماده 336 قانون مدنی، با فهرست‌کردن هرگونه مساعدت مالی به والدین خود و با ارائه دادخواست حقوقی به طرفیت وراث دیگر در محل اقامت آنها و بر اساس آخرین شاخص روز تادیه (به نرخ روز)، حقوق خود را مطالبه کنند.

.

حالا اگر شخصی فوت کند و فرزندی نداشته باشد اموالش به چه طریق میان طبقات ارث تقسیم می‌شود؟

از آنجا که طبقات ارث، طبق ماده 862 قانون مدنی، سه طبقه است در صورت نبود هر طبقه، ارث به طبقه بعد می‌رسد. طبق قانون، طبقات ارث عبارتند از طبقه اول: پدر و مادر و اولاد و فرزندان فرزندان، طبقه دوم: اجداد و برادر و خواهر و طبقه سوم: عموها و عمه‌ها و خاله‌ها و دایی‌ها و فرزندان آنها.

بدیهی است در صورت نبود طبقه اول، نوبت به طبقه دوم و بعد از آن به طبقه سوم می‌رسد و اگر هیچ یک از این طبقات وجود نداشته باشد طبق ماده 866 قانون مدنی، اموال بدون وارث به نفع دولت‌ ضبط می‌شود.

.

مالیات بر ارث یکی از موضوعاتی است که ورثه همواره از آن بیم دارد. بگویید چرا دولت چنین مالیاتی را پیش‌بینی کرده و مبنای محاسبه آن چیست؟

اصولا مالیات بر درآمد و اموال و حقوق مالی اشخاص تعلق می‌گیرد و از آنجا که سهم‌الارث نیز یک نوع مال یا حقوق مالی وراث محسوب می‌شود طبق قانون مالیات‌های مستقیم، بر اساس تعرفه‌های مشخص که تا میزان خاصی نیز معاف از مالیات است مشمول مالیات می‌شود. میزان این مالیات طبق مواد 19 و 20 این قانون از 9 تا 70 درصد محاسبه می‌شود که میزان آن در طبقات سه گانه ارث، متغیر و متفاوت است.

البته میزان این مالیات چون برمبنای ارزش منطقه‌ای محاسبه می‌شود و معافیت‌های مالیاتی نیز در آن اعمال می‌شود، مبلغ آن قابل توجه نیست. در حالی که این مالیات فقط برای اموال دارای سند که سابقه ثبتی دارند، اعمال می‌شود به طوری که اسناد غیررسمی و اموال منقول و هر گونه مالی که سابقه ثبتی نداشته و نقل و انتقال رسمی نیز درباره آن صورت نمی‌گیرد، مشمول مالیات نمی‌شود.

دکتر موسوی‌تقی‌آبادی، عضو رسمی کانون وکلای دادگستری استان خراسان رضوی و حقوق دان معتقد است: « ناآگاهی از قوانین ارث تاثیری در تحقق آن ندارد اما وقتی ورثه بدون توجه به تشریفات قانونی، اقدام به تقسیم ارث می‌کنند، آثار منفی خود را نشان می‌دهد. اگر تقسیم ارث با آگاهی از بایدها و نبایدهای قانونی انجام شود، اختلافات خانوادگی تا حد زیادی کاهش می‌یابد.» این مدرس دانشگاه در ادامه، به هفت سوال رایج درباره ارث پاسخ می‌دهد.

.

۱ – اولین گام تسهیل روند تقسیم ارث چیست؟

وصیت‌نامه از جمله اولین و مهم‌ترین مواردی است که در روند تقسیم ارث بررسی می‌شود، به همین دلیل تنظیم صحیح و اصولی آن اهمیت دارد. مواد ۲۷۶ تا ۲۹۹ قانون امور حسبی، ناظر بر مسائل مربوط به وصیت‌نامه است. مطابق این مواد، وصیت‌نامه ممکن است در دو حالت عادی و غیرعادی تنظیم شود. گاهی به دلیل بروز شرایط غیرعادی مانند جنگ، امکان تنظیم وصیت‌نامه به شیوه‌های معمول آن وجود ندارد، بنابراین شخص می‌تواند در حضور دو شاهد به صورت شفاهی وصیت خود را بیان کند. اعتبار این وصیت‌نامه یک ماه بعد از برطرف شدن شرایط اضطرار از بین می‌رود و اگر وصیت‌کننده در قید حیات باشد، باید وصیت دیگری تنظیم کند. وصیت‌نامه خودنوشت، رسمی و سری از انواعی هستند که در شرایط عادی به کار گرفته‌می‌شوند. وصیت‌نامه خودنوشت یک سند عادی است که باید به خط وصیت‌کننده نوشته‌شود. در اصالت این وصیت‌نامه می‌توان تردید کرد و شخصی که به نفع او وصیت شده باید اعتبار آن را ثابت کند. به همین دلیل بهتر است وصیت‌نامه به صورت رسمی تنظیم شود تا تردیدی در اعتبار آن وجود نداشته باشد.

.

۲ – چه نوع وصیتی به چگونگی تقسیم ارث می‌پردازد؟

وقتی حرف از وصیت می‌شود افراد معمولا تصور می‌کنند فقط پای دارایی‌های متوفی وسط است و صرفا قرار است منفعتی به آنان برسد اما وصیت تنها ناظر بر این مورد نیست. در قانون مدنی احکامی وجود دارد که به وصیت‌کننده این امکان را می‌دهد تا انجام امر یا اموری را بعد از مرگ خود به عهده دیگری بگذارد. مثلا یکی از فرزندانش را ملزم به پرداخت بدهی‌های خود کند. شخصی که این دین به گردنش نهاده شده‌است، فقط تا قبل از مرگ وصیت‌کننده امکان رد آن را دارد و پس از آن به هیچ عنوان این وظیفه از گردنش ساقط نمی‌شود و باید طبق وصیت عمل کند. گونه دیگر وصیت، همان تصوری است که عموم از آن دارند. در این قسم از وصیت که تملیکی گفته‌می‌شود، وصیت‌کننده می‌تواند عین یا منفعتی از مال خود را بعد از فوتش، رایگان به دیگری واگذار کند. البته قانون‌گذار فقط حق وصیت تا یک‌سوم از دارایی‌ها را به وصیت‌کننده داده‌ و برای بیشتر از آن نیاز به اجازه همه وارثان است. در وصیت تملیکی، شخصی که به نفع‌اش وصیت شده‌است، محدودیت‌های وصیت عهدی را ندارد و حتی پس از فوت وصیت‌کننده می‌تواند وصیت را نپذیرد.

.

۳ – چه کسانی مشمول ارث از متوفی می‌شوند و اموال با چه ترتیبی بین آن‌ها تقسیم می‌شود؟

مطابق ماده ۸۶۱ قانون مدنی، افراد به دلیل رابطه نسبی یا سببی از متوفی ارث می‌برند. اشخاصی که رابطه نسبی با متوفی دارند، سه طبقه‌ هستند که در ماده ۸۶۲ قانون مزبور، پدر، مادر اولاد و اولاد اولاد؛ اجداد، برادر، خواهر و اولاد آن‌ها؛ اعمام، عمات، اخوال، خالات و اولاد آن‌ها نام برده شده‌اند. با وجود هر یک از طبقات، طبقه بعدی ارث نخواهد برد. هر یک از زوجین نیز که در زمان فوت دیگری زنده باشد به لحاظ وجود رابطه سببی با متوفی، سهم‌الارث خود را خواهد برد. قانون مدنی از ماده ۹۰۶ تا ۹۴۹ سهم‌الارث طبقات مختلف، از جمله زوج و زوجه را مشخص کرده‌است. در خصوص ارث زوجین، وفق ماده ۹۴۰ قانون مدنی، فقط زوجینی که زوجیت‌شان با متوفی دایمی است و ممنوع از ارث نیستند، ارث می‌برند. اگر متوفی چند همسر دایمی داشته‌باشد حتی اگر آن همسران مخفی باشند، تغییری در میزان سهم‌الارث همسران نمی‌دهد. سهم‌الارث زوجه در صورت عدم وجود فرزند برای متوفی یک‌چهارم و در صورت وجود فرزند یک‌هشتم است. حال چنان چه با تعدد زوجات مواجه باشیم، همین مقدار یعنی یک‌چهارم و یک‌هشتم، میان آن‌ها به طور مساوی تقسیم می‌شود.

.

۴ – فرایند انحصار وراثت چگونه است و به چه مدارکی نیاز دارد؟

وقتی شخصی فوت می‌کند باید مشخص شود چه کسانی از او ارث می‌برند تا درباره میراث او تعیین تکلیف شود. به این فرایند که از سوی مراجع قانونی و با تشریفات مشخصی انجام می‌شود، انحصار وراثت می‌گویند. صدور گواهی انحصار وراثت، مستلزم ارائه درخواست وراث متوفی یا دیگر اشخاص ذی‌نفع به شورای حل اختلاف آخرین محل اقامت متوفی است. درخواست مذکور، باید دربردارنده مشخصات کاملِ محل سکونت درخواست‌کننده، متوفی، تمامی وراث و نسبت هر یک از آن‌ها با متوفی باشد. گواهی فوت صادر شده توسط ثبت احوال، رونوشت برابر با اصل شناسنامه ورثه، رونوشت برابر با اصل سند ازدواج زوجه دایمی متوفی، استشهادیه دال بر منحصر بودن وراث به اشخاص نامبرده و گواهی تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث نیز از جمله مدارکی است که باید به درخواست انحصار وراثت ضمیمه شود. در مواردی که ارزش اموال متوفی بیشتر از ۱۰ میلیون ریال باشد، شورای حل اختلاف پس از ملاحظه مدارک و با هزینه متقاضی، درخواست وی را یک نوبت در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار یا محلی آگهی می‌کند. اگر پس از گذشت یک ماه از تاریخ نشر آگهی، کسی به آن اعتراض نکند، بدون تشکیل جلسه رسیدگی و دعوت از وراث، گواهی انحصار وراثت صادر می‌شود. اما در صورت اعتراض، پس از تشکیل جلسه‌ای، تصمیمات لازم برای رسیدگی به دعاوی گرفته خواهد شد.

.

۵ – رایج‌ترین دعاوی حقوقی بر سر ارث شامل چه اختلافاتی است؟

عمده اختلاف‌های وراث جنبه موضوعی دارند و بین خودشان است. این اختلاف‌ها معمولا ارتباطی به قوانین تقسیم ارث و سهم قانونی وراث ندارد. ناآگاهی از قوانین نیز تاثیری در تحقق ارث افراد ندارد و اگر این روال به عهده قانون گذاشته‌شود، هر یک از ورثه سهم‌الارث خود را می‌برد. اختلاف از آن‌جایی شروع می‌شود که ورثه بدون مراجعه به مراجع قانونی مبادرت به تقسیم ماترک و دخل و تصرف در آن می‌کنند. در این شرایط بی‌توجهی به تشریفات قانونی، آثار منفی خود را نشان می‌دهد. ممکن است بعضی از ورثه به دنبال تصاحب اموال متوفی به نفع خودشان باشند و چون دیگر وراث از حقوق قانونی خود بی اطلاع هستند و بی‌توجه به تشریفات قانونی اقدام به تقسیم ارث کرده‌اند، حق‌شان ضایع شود و برای احقاق آن به دردسر بیفتند.

.

۶ – آیا دولت از ارث سهم دارد؟

سهم‌الارث هر شخص جزو اموال او به شمار می‌آید بنابراین طبق قانون، مالیات به آن تعلق می‌گیرد. هرگاه در نتیجه فوت شخصی، مالی از متوفی به ورثه برسد، ورّاث یا نماینده قانونی آن‌ها باید حداکثر تا شش ماه پس از تاریخ فوت متوفی، به اداره امور مالیاتی محل سکونت متوفی مراجعه کنند و صورت اموال و بدهی‌های وی را در اظهارنامه مالیات بر ارث قید کنند. پس از آن گواهی نامه تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث صادر و به ورثه داده می‌شود. این گواهی نامه یکی از مدارک لازم برای درخواست گواهی حصر وراثت از شورای حل اختلاف است. در این گواهی، اسامی وراث قانونی اعلام و میزان سهم الارث هر یک از آن‌ها مشخص می‌شود. پس از تکمیل اظهارنامه، ماموران مالیات همه اموال منقول و غیرمنقول متوفی را به نرخ روز قیمت‌گذاری می‌کنند. از ارزش همه اموال ابتدا بدهی‌های متوفی که مهریه زن نیز از جمله آن‌هاست پرداخت می‌شود، سپس اگر وصیت‌نامه‌ای وجود نداشته‌باشد، باتوجه به ضوابط قانونی، سهم‌الارث ورثه تعیین و بر اساس میزان هرکدام به آن‌ها مالیات تعلق می‌گیرد. این مالیات در واقع سهم دولت از اموال متوفی است. در خصوص نحوه محاسبه مالیات بر ارث باید به قوانین و مقررات مالیاتی مراجعه شود. مواد ۱۹ و ۲۰ قانون مالیات بر ارث میزان این مالیات را ۹ تا ۷۰ درصد تعیین کرده که در بعضی موارد نیز معاف از مالیات است. این مالیات فقط بر اموالی که سند و سابقه ثبتی دارند تعلق می‌گیرد و مالی که سابقه ثبتی ندارد، مشمول مالیات نیست.

.

۷ – آیا محروم کردن کسی از ارث، قانونی است؟

طبق شرع ممکن است شرایطی مانع از تحقق ارث شود؛ مانند کسی که به عمد، شخصی را که از او ارث می‌برد، بکشد اما این با باور عمومی که درباره محرومیت از ارث وجود دارد متفاوت است. در نظام حقوقی ایران، محرومیت از ارث فاقد اعتبار قانونی است. طبق ماده ۸۳۷ قانون مدنی، شخص به موجب وصیت نمی‌تواند ورثه خود را از ارث محروم کند و ماده ۸۴۳ نیز به متوفی فقط امکان وصیت در مورد یک‌سوم از مال‌اش را داده‌است. به محض فوت، متوفی دیگر امکان انجام هیچ‌گونه اقدام حقوقی را ندارد و تشخیص وارث بودن یا نبودن افراد به عهده قانون است. قوانین ارث در زمره قواعد آمره هستند و اراده شخص تاثیری در تحقق سهم‌الارث وراث ندارد. البته هرکسی در زمان حیات خود می‌تواند درباره اموالش تصمیم بگیرد و همه یا بخشی از آن را به دیگری منتقل کند اما تقسیم ارث پس از فوت، تابع موازین قانونی مشخصی است که محرومیت از ارث در آن وجاهت قانونی ندارد. مسئله دیگری که ممکن است با محرومیت اشتباه گرفته شود درباره فرزندی است که زودتر از والدین‌اش فوت کند. طبق قانون، وقتی کسی زودتر از والدین خود فوت می‌کند، ورثه‌اش از جد پدری خود ارث نمی‌برند. به زبان ساده شخص مرده از کسی ارث نمی‌برد تا آن مال به بازماندگانش منتقل شود و این با محرومیت از ارث تفاوت دارد.
.
منابع:
.http://jamejamonline.ir
.https://ana.ir

error: Alert: Content selection is disabled!!